آموزش و پرورش هویت ساز، دانشگاه دیر است
از عجایب و نشانه های استحکام درونی انقلاب اسلامی این است که دولتهایی با طرز فکر غیرانقلابی را در هاظمه خود، تحمل و بدرقه میکند.
رویکرد نظری دولتها در جمهوری اسلامی همیشه منطبق بر مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی نبوده است. لذا با جابجایی دولتها، میزان باور به اهداف انقلاب اسلامی در آموزشوپرورش کاملاً تغییر یافتهاست.
دولتهای با نگاه غیرانقلابی، اساساً ساختار فعلی طراحیشده آموزشوپرورش توسط اندیشمندان غربی و پیاده شده توسط دست آموزانشان را ایدهآل و تحول بنیادین در آن را بیمعنی قلمداد میکنند.
از طرفی اگر لازم باشد در جهت بروز رسانی همین سیستم، آخرین نسخه های تولید شده را از فرستنده اصلی خود اخذ و مانند سند 2030 اجرا و فرهنگ مبتذل و شربت ارزش های پوچ به ظاهر جهانی را در کام فرزندانمان می ریزند.
لذا نفی ساختار موجود و لزوم تحول بنیادین هیچگاه آرمان بخش اعظم دولتهای جمهوری اسلامی در آموزشوپرورش نبودهاست.
در مقاطعی که برخی دولت ها با رویکرد نظری همجهت با مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی روی کارآمدهاند از عمق نگاه به مسئله آموزشوپرورش برخوردار نبوده و یا از قبل برای آن برنامه و اسناد تحولی نداشتهاند. عمق نگاه یعنی اینکه سند تحول بنیادین آموزشوپرورش را مهمترین سند تحقق اهداف انقلاب اسلامی بداند و آن را بر تمام اسناد بالادستی نظام ترجیح دهد.
ترجیحات سندتحول بنیادین بر همه اسناد بالادستی نظام درتئوری های جامعه پردازی انقلابی و اسلامی روشن است.
روشن است که حرکت در مسیر تمدن سازی اسلامی و آبادانی دنیا و آخرت مردم بهعنوان منتهای آرمانهای انقلاب اسلامی مستلزم تربیت انسانهایی با پذیرش مبانی این هدف غایی است. انسانهایی اهل تلاش دنیوی در راستای آبادانی زندگی اخروی.
اسلام مایههای ضد رهبانیت و ضد مادیگرایی خود را در نفی انحرافات یهود و مسیحیت تئوریزه نمودهاست. نتیجه شکوفایی ماتریالیسم در قلم روشنفکران اغلب یهودی در پس از اختناق کلیسایی، علم در اختیار سلطهی دنیوی است. حال آنکه فلسفه قدرتمند علمآموزی در اسلام منبعث از منطق جهت بخشی آخرت جویی و ایمان به تلاشهای علمی و پیشرفتهای دنیوی است.
تربیت انسانهایی با این هویت، سازماندهی چنین انسانها و متمرکزسازی چنین انسانهایی بر رهایی بشر از پندارهای خودبنیاد مدرنیته فتحالفتوح انقلاب اسلامی است.
حضرت امام(ره) در فرازهای متعدد فتحالفتوح انقلاب اسلامی را تربیت چنین انسانهایی دانستهاند که تلاشهای آنها مصروف به سعادت ابدی بوده و نه در دام تقدیرگرایی و جبر اجتماعی یا تاریخی افتاده و نه در انتخاب مقاصد نهایی خلقت خود را صاحباختیار دانسته اند.
آموزشوپرورش بناست چنین انسانی را در کشور تربیت کند که انقلاب اسلامی را باور کند و حرکت در مسیر اهداف آن را تسهیل و بارها را به دوش بکشند. در صورت فاصلهگیری نسلها از ارزش های انقلابی، امید و حرکت به سمت آرمانها نیز تضعیف میگردد.
سیمای نسل امروز تحت تربیت نظام آموزشوپرورش، سیمای جامعه آینده و ارزشهای آن را نشان میدهد.
اکنون دیگر آسیب ها اخلاقی و رفتاری در لایه های سنی پایین نفوذ پیدا کرده است و فرزندان این کشور قبل از دانشگاه الگو و تیپ ایده آل خود را انتخاب و با آن خو گرفته اند و درباره بسیاری از مسائل قضاوت پیشینی دارند و این زنگ خطر بسیار بزرگی است که در این باره جای بحث بسیار است.
بهجرات میتوان گفت آنچه تا کنون جمهوری اسلامی از نسلهای پیاپی در راه اهداف خود ارتزاق نمودهاست بیشتر نتیجه ساختارهای غیررسمی آموزشی در کشور و تاثیر الگوهای تربیتی خارج از محیط آموزش و پرورش بودهاست.
ترجیح تحول بنیادین در آموزشوپرورش به مستقیم بودن ربط اهداف آن با اهداف انقلاب اسلامی یعنی تربیت انسانهای والا، تبعیت دگرگونیهای اجتماعی از دگرگونی نهاد تعلیم و تربیت، نقش نیروی انسانی کارآمد در پیشرفت کشور و حرکت به سمت تحقق اهداف انقلابی که در یک سال گذشته در تعبیری جدید و دقیق رهبر معظم انقلاب به تکرار “معلمان را افسران سپاه پیشرفت کشور” قلمداد نمودند.
دولت جوان و انقلابی می تواند با تمرکز بر آموزش و پرورش سپاه پیشرفت کشور و در واقع بشریت را سازماندهی نماید. حرکتی عمیقا معنوی و عمیقا عقلانی.
محسن حقیقی مقدم