جمهوری اسلامی همان حرف پیغمبران
تا وقتی اسلام به عنوان یک نظریه فقط در کتابها و در ذهن گروهی از انسانها مطرح باشد، دشمنی با او هم خیلی جدی نیست فقط در همان عرصه کتاب و مباحث کلامی است. اما وقتی فکر اسلامی و اندیشة اسلامی وارد میدان عمل میشود. به هر اندازه در میدان عمل جلو برود دشمنیها با او شدت میگیرد و ادامه پیدا میکند تا آن وقتی که آن اسلامی که وارد میدان عمل و تحقق شده خودش را آنچنان مستحکم و مستقر بکند که دیگر ببیند با او نمیتوانند مواجه شوند واقعیت را قبول کنند و تسلیم شوند.[1]
همه دشمنیهایی که با پیغمبرها در طول زمان و در طول تاریخ شده در نظر بیاورید. اولاً این دشمنیها با چی شروع میشد؟ ثانیاُ این دشمنیها را چه کسانی میکردند؟ اون چیزی که با آن دشمنی میشد آن ندای توحید و ندای عدالت و پرچم حقیقتی بود که دست پیغمبرها بود پیغمبرها برای نجات انسانها آمده بودند. از دست کی؟ از دست همان کسانی که بعد از دعوت پیغمبران و ورود پیغمبران در میدان با همة وجود با آنها مبارزه میکردند. قرآن آنها را معرفی کرده طواغیت و مترفین. طاغوتها یعنی آن کسانی که توانسته بودند با هر وسیلهای بر گردة انسانها سوار شوند بر آنها حکمرانی کنند، ارادة خود را بر آنها تحمیل کنند. مترفین یعنی آن کسانی که در سایة آن نظام ظالمانه و طاغوتی و شیطانی توانسته بودند، جیبی پرکنند. زندگی برای خود ترتیب بدهند دست دراز کنند به اموال مردم در سایه ظلم یک ظلم فراگیر برای خودشان جریان ظالمانه شخصی و خاصی را به وجود بیاروند، اشراف جوامع، ثروتمندان ظالم اینها دشمنان پیغمبران بودند. پیغمبر تنها وارد میدان میشد، فقط با زبان خود، با منطق خود، با اراده خود، این همه دشمنی متوجه او میشد. حالا شما فرض کنید یک پیغمبر، یا کسانی که حامل آن پیام پیغمبر هستند، توانسته باشند به طور عملی وارد میدان زندگی بشوند، حکومتی تشکیل داده باشند. قدرت را که مطلق به خداست در جهت اراده الهی به کار برده باشند. شما میبینید همان دشمنیها همان خصومتها در هر نقطهای از دنیا به سوی اینها سرازیر میشود. این اتفاقی است که در دنیا افتاده و دارد میافتد. همان مترفینی که با پیغمبران روبرو میشدند، همان انباشت کنندگان ثروت امروز در چهرة کمپانیهای عظیم غاصب تجاری و غارتگران بین المللی خودشان را در مقابل جمهوری اسلامی احساس میکنند. حق هم دارند. همان زمامدارانی که حکومتهای طاغوتی را تشکیل داده بودند و ارادة ظالمانه خود را بر انسانها، گروهی از انسانها در آن جامعهای که پیغمبر در آن ظهور میکرد حاکم کرده بودند. امروز در هر جای دنیا که هستند، احساس میکنند به یک چالش حتمی کشیده شدند، با این پرچمی که پرچم پیغمبران است به دست جمهوری اسلامی.[2]
جمهوری اسلامی همان حرف پیغمبران را میزند. همان داعیه پیغمبران را دارد، همان دشمنها هم امروز در مقابلش هستند. این یک چیز قهری و طبیعی است. این هم تا وقتی ادامه دارد که جمهوری اسلامی قدرتمندانه در این راه حرکت میکند. بله تا آن وقتی که این نظام توانسته باشد با نشان دادن کارآمدی خود با تحقق آرمانهایی که وعده داده زبان بدخواهان را کوتاه کند و افکار عمومی مردم دنیا را خاضع کند در مقابل این حقیقت تا آن وقت، این چالش به همین شکل ادامه خواهد داشت. آن روز دشمنها چارهای جز تسلیم نخواهند داشت یعنی کاری نمیتوانند بکنند. البته دشمنیها را ادامه میدهند. منتها قدرت، استحکام و استقرار نظام الهی وضوح برهان الهی در مقابل افکار عمومی موجب میشود که توانایی دشمنان به شدت کاهش پیدا کند. ما باید جمهوری نظام اسلامی را به آن نقطه برسانیم.[3]
[1] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانش آموختگان طرح ولایت سال 06/06/1380
[2] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانش آموختگان طرح ولایت سال 06/06/1380
[3] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانش آموختگان طرح ولایت سال 06/06/1380